آخر پاييزه اما جوجه ها را بعدا ً با هم مي شمريم !!!
سلام قند عسلم .... ديشب داشتم به همراه گل پسر فيلم ها و عكسهاي لحظه به دنيا اومدنش و كم كم بزرگ شدنش رو ميديديم و كلي ذوق اون لحظه هاي به ياد ماندني نوزاديت رو كردم ، ولي بعدش دلم گرفت ....!!! بماند كه چه چيزهايي از دلم گذشت اون لحظه ، از شدت شوقِ تصوراتم اشك از گوشه ي چشمانم جاري شد و چون در حين نگاه كردن عكسها توي بغلم خوابت برد ، آروم بوسيدمت و بعد هم سير بوييدمت و چه ناب بود عطر تنت و عطر نفسهات !!! گل ِ خوشبوي من ! امسال دومين يلدايمان است كه قراره با حضور گرما بخش و شادي بخشت مثل سال ِ قبل...